دیبـی

پرومتئه و زجرش

يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۸، ۱۲:۱۸ ق.ظ

پرومتئوس که آتیش رو از خدایان دزدید و به انسان هدیه(!) داد، زئوس (خدای خدایان) فهمید و عصبانی شد. برای مجازات قرار شد که پرومتئه به کوه قاف بسته بشه و هر روز صبح با طلوع آفتاب یک عقاب غول پیکر (خدای انتقام - تایفون) بیاد و زنده زنده جگرِ پرومتئه رو بخوره. از اون جایی که پرومتئه خدا بوده، نمی‌مُرده، تا فردا صبح جگرش ترمیم می‌شده و دوباره توسط تایفون خورده می‌شده.
مجازات اصلی پرومتئه فقط درد بی اندازه از خورده شدن جگرش نبود، بلکه آگاهی از  تموم نشدن و ابدی بودن این زجر بود..
هیچی خواستم بگم‌ تموم شدن خیلی چیز خوبیه D:
.
.
.
.
.
.
{یه داستانایی هم هست (خیلی نمی‌دونم، قصدشم ندارم) که پرومتئه موفق به فرار از کوه قاف می‌شه و به بین انسان‌ها می‌ره...بعد با چیزایی که از انسان می‌بینه برمی‌گرده به کوه قاف و ترجیح می‌ده که همون هر روز صبح با طلوع آفتاب جگرش خورده بشه ..}

  • ۹۸/۰۷/۲۱
  • نگار.ع

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی